پس از گذر از چند ماه پر و پیچ و خم و آزمایش های فراوان شاید الان بتوانم مقداری درباره ی چگونه شروع کردن این مسیر ( بازی سازی ) بهتر صحبت کنم. به شخصه مدتی را صرف یادگیری موتور های بازی سازی کردم و مدتی را هم صرف یادگیری مفاهیم موجود در دنیای بازی . بخت خودم در ساخت چند بازی ( هر چند ساده) را آزمودم و حتی مدتی را هم صرف بهبود طراحی و مدل سازی ام کردم تا بالاخره بفهمم کدام یک می تواند در ابتدای راه کمک بیشتری به من بکند. به نظرم سرانجام به جایی رسیدم که می توانم در این مورد یک نظر جامع بدهم. وقتی پسر دایی ام ( که علاقمند به کارهای من است! ) از من پرسید که اصلا این کارهای رایانه ای و این طراحی هایی که بر در و دیوار اتاقت هست با دیگر کارهایت ( مثل برنامه نویسی ) چه ربطی به هم دارند من در جوابش فقط گفتم : "نقطه ای هست که تمام این ها در آن به یکدیگر می رسند و بر خلاف ظاهر گسسته آن ها ولی عملا همه در راستای یک هدف قرار دارند" . البته آن موقع به او نگفتم که منظورم بازی سازی است ولی خود او با اینکه در دوران نوجوانی بود توانست به این نتیجه برسد که احتمالا قصد من بازی سازی است!