پس از گذر از چند ماه پر و پیچ و خم و آزمایش های فراوان شاید الان بتوانم مقداری درباره ی چگونه شروع کردن این مسیر ( بازی سازی ) بهتر صحبت کنم. به شخصه مدتی را صرف یادگیری موتور های بازی سازی کردم و مدتی را هم صرف یادگیری مفاهیم موجود در دنیای بازی . بخت خودم در ساخت چند بازی ( هر چند ساده) را آزمودم و حتی مدتی را هم صرف بهبود طراحی و مدل سازی ام کردم تا بالاخره بفهمم کدام یک می تواند در ابتدای راه کمک بیشتری به من بکند. به نظرم سرانجام به جایی رسیدم که می توانم در این مورد یک نظر جامع بدهم. وقتی پسر دایی ام ( که علاقمند به کارهای من است! ) از من پرسید که اصلا این کارهای رایانه ای و این طراحی هایی که بر در و دیوار اتاقت هست با دیگر کارهایت ( مثل برنامه نویسی ) چه ربطی به هم دارند من در جوابش فقط گفتم : "نقطه ای هست که تمام این ها در آن به یکدیگر می رسند و بر خلاف ظاهر گسسته آن ها ولی عملا همه در راستای یک هدف قرار دارند" . البته آن موقع به او نگفتم که منظورم بازی سازی است ولی خود او با اینکه در دوران نوجوانی بود توانست به این نتیجه برسد که احتمالا قصد من بازی سازی است!
بله...بازی سازی تقاطعی است که در آن هنر و علوم رایانه ای بهم می رسند . شما اگر ساده ترین بازی های موفق را هم نگاه کنید می توانید به راحتی عنصر هنر و خلاقیت را نیز در آن مشاهده کنید. خب این ها که گفتم چه ربطی به بحث مقدمه داشت؟ اگر من به چند ماه قبل برمی گشتم حتما تلاش می کردم به جای کار بر روی یک مقوله ی تنها مثل یادگیری یک موتور بازی سازی ، برنامه ای را تدوین می کردم که شامل چند عنصر مهم و مورد نیاز برای بازی سازی باشد. به نظرم آخرین چیزی که شما در بازی سازی نیاز دارید این است که کار با یک موتور بازی سازی را یاد بگیرد! شاید ساده ترین بخش فرآیند بازی سازی هم کار با یک موتور های بازی سازی باشد.
برای اینکه بتوانید بازی بسازید که حداقل خودتان را راضی کند ، شما نیاز پیدا خواهید کرد که در چند موضوع زیر حداقل دانش هایی را کسب کنید و بدانید که عدم کسب هر یک از ان ها نه تنها می تواند کیفیت کار شما به شدت تحت تاثیر قرار دهد ، بلکه می تواند منجر سردرگمی و عدم نتیجه گرفتن شما در آینده ای نه چندان دور شود! آن موضوع ها به قرار زیر اند:
1. مفاهیم بنیادین دنیای بازی : از قبیل سبک های مختلف بازی و ویژگی های شاخص آن ها و مهم تر عناصر تشکیل دهنده ی یک بازی مثل گیم پلی ، داستان ( در صورت وجود ) ، گرافیک هنری و فنی و ... .
2. فرآیند های ساخت یک بازی : امروزه تقریبا ساخت یک بازی کم و بیش مراحل مشخصی را طی می کند. اینکه مثلا بعد از اینکه ایده ی خوبی به ذهن مان رسید حالا نویت به چه کاری است؟ باید سریع بشینیم پشت رایانه و مراحل را طراحی کنیم یا باید کار دیگری انجام دهیم... .
3. مخاطب شناسی و تحلیل بازار! : اینکه مثلا در ایران بازی بازان چه ویژگی هایی دارند و هر سبک در ایران چه میزان طرفدار دارد. به هر حال شما نمی توانید بدون توجه به بازار هدف صرفا توجه خود را معطوف به علاقه ی خودتان به یک سبک بکنید.
4. یادگیری نرم افزار های مربوط : بله شما نه تنها باید کار با یک موتور بازی سازی را یاد بگیرید ، باید کار با چند نرم افزار دیگر را نیز در حد نیازتان بلد باشید! البته اگر مثل من تنها نیستید کار شما بسیار راحت تر خواهد شد. نرم افزار های متحرک سازی و ویرایش تصویر که برخلاف ظاهر ترسناکشان اصلا هم کار با آن ها سخت نیست و تنها همت و وقت شما و بخصوص خلاقیت تان را برای یادگیری طلب می کند!
باید بگویم که پیشنهاد من به شما همان ترتیب بندی است که در بالا مشاهده می کنید. به نظرم غیر ممکن است که فردی مفاهیم موجود در دنیای بازی را به خوبی نشناسد و سرانجام بتواند یک بازی سازی موفق شود. نتواند بخش های تشکیل دهنده ی یک بازی را از هم تشخیص دهد ولی خود بتواند بازی خوبی را سر هم کند. شما اول باید بدانید که یک ساختمان از چه قسمت هایی تشکیل شده است تا حتی بتوانید برای کشیدن طرح اولیه خودتان چیزی را از قلم نیاندازید. همان طور که یک ساختمان از بخش های مختلفی تشکیل شده است یک بازی نیز همین گونه است. داستان ، گیم پلی ، گرافیک هنری ، گرافیک فنی ، نحوه ی روایت و همه و همه بخش های ریز و درشت یک بازی اند که باید جای تک تک آن ها در یک بازی را بشناسیم.
در مطالب بعدی به هر یک از این چهار مورد بطور مفصل تر خواهیم پرداخت تا بتوانم تجربه ی خودم از هر یک از این بخش ها را برایتان بازگو کنم. در ضمن هنگامی که به بخش چهارم هم رسیدیم آموزش ها و روش های مرتبط با نرم افزار های مربوطه را هم در حد توان برایتان قرار خواهم داد.